بسمه تعالی
🔰 “روایتی از تنفس موقت تاکتیکی “
✍️ علیرضا ابوالفتحی
در میانهی میدان پرآتش نبرد روایتها و راکتها، یک پرسش کلیدی مقابل ماست: آیا این “تنفس موقت” در دل یک آتشبس، فرصتی برای بازسازی است یا طعمهای برای بیهویتسازی؟ پاسخ این پرسش سرنوشتساز، نه در تحلیلهای هیجانی بلکه در محاسبهای دقیق بر مبنای حکمت، عزت و مصلحت نهفته است.
🔍 یک گام به عقب برای جهشی دوباره
مخاطب بصیر فهم میکند که در ظاهر، دشمن خبیث پیشنهاد آتشبس داده و ایران هم ظاهراً آن را پذیرفته؛ اما واقعیت، بسیار پیچیدهتر است. ایران با هوشمندی، وارد «تاکتیک تنفس» شده است؛ نه بهمثابه پذیرش ضعف، بلکه برای تدارک مرحلهای نو در تقابل چندلایه با پروژههای شکستخوردهی “نابودی هویت ایران”.
🔸ببینید دوستان اهداف آمریکا و رژیم صهیونیستی در این تهاجم روشن بود:
✂️نابودی زیرساختهای هستهای و موشکی
✂️سرنگونی جمهوری اسلامی
✂️انتقال قدرت به مزدوران سلطنتطلب یا منافقین
🔸 و اهداف ایران هم در دفاع از خود دربرابر جنگ تحمیلی بههمان اندازه واضح:
📌پشیمانسازی مهاجمان
📌حفظ اقتدار ملی
📌بازسازی سرمایه اجتماعی
📌آشکارسازی عمق نفوذ داخلی دشمن
اما بیش از هر چیز، این نبرد یک «آزمون بزرگ راهبردی» بود؛ آزمونی برای نهادهای امنیتی، رسانهای، سیاسی، و حتی خود مردم.
❇️ آزمونی از جنس موشک تا روایت: نبردی در دو جبهه
از روز اول، ایران فقط در میدان نظامی نمیجنگید. در میدان روایت هم، مشغول پدافند بود؛ آن هم در شرایطی که توپ فوتبال روایتها، دائم از سوی دشمن به سمت افکار عمومی ایران شوت میشد.
🔸 از «نفوذ ریزپرندهها» تا «بانک اهداف موشکی»،
🔸 از «فروپاشی گنبد آهنین» تا «همموضع شدن قدرتهای منطقهای»،
🔸 از «بازسازی سازمانی در ساعت صفر» تا «پایداری اجتماعی و اقتصادی در میدان»
همهی اینها تنها با تکیه بر یک اصل اساسی ممکن شد: مدیریت راهبردی ولی فقیه و انسجام عقلانیت انقلابی. بنابراین👇
👌 آتشبس بهمثابه یک فرصت پالایش
در این «وقفه تاکتیکی»، یک ظرفیت مهم برای جمهوری اسلامی ایران نمایان شد:
شناسایی، پاکسازی و بازآرایی درونی.
✅ نفوذیهایی که تا دیروز دیده نمیشدند یا خودشان را لو دادند.
✅ مزدوران رسانهای بهخط شده که شناسایی شدند.
✅ افکار عمومی از فضای بلاتکلیفی به سمت درک تهدید و انسجام ملی حرکت کرد.
پس آتشبس نه بهمعنای توقف است، نه سازش، نه پایان جنگ. بلکه تغییر فاز تقابل از «شلیک» به «شناخت»، از «پاتک» به «پالایش» است.
⚠️ هشدار به تحلیلگران احساساتی
در تحلیل راهبردی، نباید به دام نگاههای صفر و صدی افتاد. نه آتشبس همیشه ذلت است و نه جنگ همیشه عزت. بلکه مسئله کلیدی «سیاستورزی در مدار عزت» است.
📌 امروز دشمن غدار حتی در لحظه آتشبس، به دنبال روایتسازی و برندسازی شکست خود بهعنوان پیروزی است.
📌 اما آنچه در میدان عمل اتفاق افتاده، نمایش بلوغ ایران در میدان تمامعیار جنگ ترکیبی است که باید توسط ما بصورت دقیق برای داخل و خارج کشور روایت گردد.
🔭 از اینجا به بعد چه باید کرد؟
✌️باید با تمام قوت تلاش کرد که جبهههای فعال متوقف نشوند:
📌جبهه اقتصادی داخل
📌جبهه رسانهای و شناختی
📌جبهه امنیت نرم
📌جبهه منطقهای مقاومت
🏮 و البته یک جبهه تعیینکنندهتر: جبهه بازخوانی راهبردی و اصلاح نرمافزارهای امنیتی، شناختی و روایتمحور جمهوری اسلامی.
فلذا «پذیرش تاکتیکی تنفس» نه عقبنشینی است و نه تسلیم؛ بلکه بازتنظیم میدان نبرد است. ایران مقتدر ما با بهرهگیری از ظرفیت درونی، میدان جنگ شناختی را نیز فتح کرده است. مهمترین خروجی این نبرد، احیای سرمایه اجتماعی و بازیابی روایت اقتدار ملی در میان مردم است. این تنها یک پایان نیست؛ این آغاز مرحلهای تازه از تقابل راهبردی است که بازیگر پیروز آن، کسی است که بهتر بازتعریف کند، عمیقتر بازسازی کند، و هوشمندانهتر بجنگد.
ابوالفتحی