شما دعوت شده اید تا در این پویش به دنبال ایجاد یک جریان رسانه‌ای قدرتمند و پیشگام باشید که بتواند در برابر «جنگ روایت‌ها» ایستادگی کند و ایران را به عنوان الگویی از مقاومت، پیشرفت، وحدت و معنویت در عرصه جهانی معرفی نماید.

کتاب: ایران اسلامی در مواجهه با تکنولوژی غرب

مواجهه‌ای فرهنگی با تکنولوژی غرب کتاب ایران اسلامی در مواجهه با تکنولوژی غرب نوشته محمدحسین بادامچی، اثری است تحلیلی و چندلایه که تلاش دارد نسبت پیچیده و پرچالش ایران معاصر با تکنولوژی مدرن غربی را از زاویه‌ای فرهنگی، فلسفی و اجتماعی واکاوی کند. این کتاب در واقع محصول یک همایش علمی است که در اردیبهشت […]

... ادامه پایین صفحه...

مواجهه‌ای فرهنگی با تکنولوژی غرب

کتاب ایران اسلامی در مواجهه با تکنولوژی غرب نوشته محمدحسین بادامچی، اثری است تحلیلی و چندلایه که تلاش دارد نسبت پیچیده و پرچالش ایران معاصر با تکنولوژی مدرن غربی را از زاویه‌ای فرهنگی، فلسفی و اجتماعی واکاوی کند. این کتاب در واقع محصول یک همایش علمی است که در اردیبهشت ۱۳۹۲ توسط «اندیشکده راهبردی مهاجر دانشگاه صنعتی شریف» و با مشارکت معاونت فرهنگی این دانشگاه برگزار شد. همایشی که با عنوان «فرهنگ و تکنولوژی» برای نخستین بار در فضای دانشگاهی فنی کشور، به بررسی لایه‌های فرهنگی تکنولوژی پرداخت؛ آن هم نه به‌عنوان ابزاری خنثی یا کالایی صرف، بلکه به مثابه پدیده‌ای حامل معنا، هویت و تأثیرگذار بر ساختارهای فکری و زیستی جوامع.

کتاب در پنج فصل تنظیم شده و هر فصل به یک جریان فکری یا رویکرد نظری مهم درباره تکنولوژی اختصاص دارد. فصل اول به سنت فلسفه اسلامی و چهره‌هایی چون سید حسین نصر، دکتر مهدی گلشنی، و دکتر پارسانیا می‌پردازد. در این فصل، تکنولوژی در چارچوب حکمت اسلامی مورد تحلیل قرار می‌گیرد و تأکید می‌شود که برای مواجهه‌ای معنادار با ابزار مدرن باید بنیان‌های معرفتی بومی تقویت شوند.

فصل دوم به جریان فلسفی متاثر از مارتین هایدگر و احمد فردید می‌پردازد. این نگاه، تکنولوژی مدرن را شکلی از گشتل می‌داند که با زیست‌جهان سنتی و معنوی جامعه ایرانی در تضاد است. نویسنده در این فصل نشان می‌دهد چگونه تکنولوژی به‌مثابه نظامی فراگیر، شیوه زیستن و اندیشیدن انسان ایرانی را متحول کرده و آن را در معرض انقطاع تاریخی قرار داده است.

فصل سوم رویکردی کمتر مطرح اما مهم را معرفی می‌کند؛ نگرشی برگرفته از ایده‌آلیسم آلمانی و اندیشه‌های هگل، که تکنولوژی را در نسبت با بحران تجدد در ایران تحلیل می‌کند. در این بخش با آراء دکتر محمدعلی مرادی و دکتر ابراهیم فیاض آشنا می‌شویم که هویت تکنولوژی را با گسست‌های تاریخی و فرهنگی جامعه ایران پیوند می‌دهند.

در فصل چهارم، بحث به فلسفه تکنولوژی به‌مثابه یک شاخه مطالعاتی دانشگاهی معطوف می‌شود. پژوهشگرانی همچون علی پایا، مصطفی تقوی و پیروزمند تلاش دارند تا چارچوب‌های نظریِ مناسبی برای تحلیل فرهنگی تکنولوژی در ایران ارائه دهند. این فصل نقش مهمی در آکادمیک‌کردن بحث ایفا می‌کند.

فصل پایانی کتاب، وارد عرصه سیاست‌گذاری می‌شود. نویسنده این نکته را برجسته می‌سازد که سیاست‌گذاری تکنولوژی در ایران اغلب فاقد پشتوانه‌های معرفتی و فرهنگی است و بیشتر بر توسعه‌گرایی اقتصادی استوار شده است. در این بخش، نقدهایی از سوی صاحب‌نظرانی چون حسن بنیانیان، رفیعی آتانی و شجاعی زند مطرح می‌شود که به خلأهای راهبردی در نگاه رسمی به تکنولوژی می‌پردازند.