هولوکاست؛ بازخوانی یک جنایت برنامهریزیشده
کتاب «هولوکاست» اثر الکساندر براکل، پژوهشگر تاریخ اروپای شرقی و از محققان آلمانی نسل جدید، تلاشی مستند و منسجم برای روایت و تحلیل یکی از تلخترین و تاریکترین فصلهای تاریخ مدرن است؛ نسلکشی سیستماتیک شش میلیون یهودی در دوران سلطه نازیها بر اروپا. این کتاب نهتنها یک سند تاریخی، بلکه دعوتی به تأمل دوباره بر سازوکارهای جنایت در عصر مدرن است؛ عصری که ماشینهای صنعتی، بوروکراسی و ایدئولوژی، دست به دست هم دادند تا مرگ را به امری روزمره و ساختاری بدل کنند.
براکل با تسلطی مثالزدنی بر منابع تاریخی و اسناد آرشیوی، داستان این فاجعه را از نخستین اقدامات ضدیهودی در سال ۱۹۳۳ تا کشتارهای انبوه در اردوگاههایی مانند آشویتس و تربلینکا بازگو میکند. روایت او، دقیق، بیطرف و در عین حال انسانی است. وی برخلاف بسیاری از تاریخنگاران که در دل ساختار حزب نازی و نهادهای آلمانی به دنبال پاسخ میگردند، از منظری بیرونی به واقعه مینگرد و نقش سیاستگذاران بینالمللی، متحدان آلمان و فضای جهانی را در شکلگیری و تداوم این فاجعه مورد واکاوی قرار میدهد.
یکی از پرسشهای محوری در این کتاب این است: آیا مردم آلمان از سرنوشت همسایگان یهودی خود آگاه بودند؟ براکل با دقت در فضای اجتماعی و روانی آن دوران، پاسخی چندلایه ارائه میدهد؛ پاسخی که نقش تبلیغات، سکوت اخلاقی و همدستی خاموش را در کنار ترس و ناآگاهی قرار میدهد. او همچنین به بررسی چگونگی عملکرد کشورهای متحد آلمان و واکنشهای منفعلانه یا بیتفاوت قدرتهای جهانی در قبال این نسلکشی میپردازد.
الکساندر براکل، متولد ۱۹۷۶ در بن، دارای مدرک دکترای تاریخ با تمرکز بر مناطق اشغالی آلمان در شرق اروپاست. این تخصص او باعث شده فصلهایی که به کشتارهای یهودیان شوروی اختصاص یافته، از غنای تحلیلی ویژهای برخوردار باشند.
ترجمهی فارسی این کتاب با قلم روان و دقیق مهدی تدینی در دسترس مخاطبان قرار گرفته؛ مترجمی که با سابقهای درخشان در حوزه اندیشه سیاسی و تاریخ فاشیسم، توانسته اثری دشوار و عمیق را بهزبان قابلفهم برای خوانندگان فارسیزبان برگرداند.
کتاب «هولوکاست» نه صرفاً یک کتاب تاریخی بلکه آینهای روبهسوی وجدان جمعی انسان معاصر است. بازخوانی این جنایت سازمانیافته، تنها یادآوری گذشته نیست؛ هشداری است درباره آینده. این کتاب را باید خواند، نه از سر کنجکاوی، بلکه از سر تعهد به حقیقت، و برای آنکه فراموش نکنیم چهطور «تمدن» میتواند در سایهی ایدئولوژی و بیتفاوتی، به کورههای آدمسوزی ختم شود.