شما دعوت شده اید تا در این پویش به دنبال ایجاد یک جریان رسانه‌ای قدرتمند و پیشگام باشید که بتواند در برابر «جنگ روایت‌ها» ایستادگی کند و ایران را به عنوان الگویی از مقاومت، پیشرفت، وحدت و معنویت در عرصه جهانی معرفی نماید.

از جنگ تا زندگی روزمره

از جنگ تا زندگی روزمره؛ بازخوانی چندلایه مقاومت ملی مقاومت، مفهومی است که در سال‌های اخیر، از قالب محدود نظامی فراتر رفته و به یک گفتمان جامع در ابعاد مختلف زندگی اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و علمی جامعه ایران تبدیل شده

از جنگ تا زندگی روزمره؛ بازخوانی چندلایه مقاومت ملی

مقاومت، مفهومی است که در سال‌های اخیر، از قالب محدود نظامی فراتر رفته و به یک گفتمان جامع در ابعاد مختلف زندگی اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و علمی جامعه ایران تبدیل شده است. اگرچه ذهنیت عمومی از واژه مقاومت، نخست به یاد موشک، جنگ و درگیری‌های سخت می‌افتد، اما امروز این واژه بازتاب‌دهنده یک جریان کلان و چندلایه در متن زندگی روزمره مردم ایران است.

در حوزه علم و فناوری، پیشرفت‌های ایران در عرصه‌های راهبردی همچون انرژی هسته‌ای، جلوه‌ای آشکار از مقاومت در برابر فشارهای تحریمی و تهدیدات بین‌المللی است. مقاومت علمی و فناورانه کشور، در شرایطی شکل گرفته که بسیاری از مسیرهای بین‌المللی همکاری و انتقال فناوری به روی ایران بسته شده بود. در عرصه اقتصاد و معاش نیز، پایداری مردم در برابر فشارهای اقتصادی، تحریم‌ها و محدودیت‌های معیشتی، مصداقی از این گفتمان چندبعدی است.

در سطح فردی نیز، هر ایرانی در زندگی روزمره می‌تواند بخشی از جریان مقاومت را نمایندگی کند؛ از پدر و مادری که در تربیت فرزندان خود، روحیه وطن‌دوستی و عزت ملی را تقویت می‌کنند، تا شهروندانی که با رعایت مصرف بهینه منابع، به اقتصاد مقاومتی کشور یاری می‌رسانند. در همین راستا، حمایت فکری و فرهنگی از نیروهای نظامی، امنیتی و علمی کشور نیز یکی از مصادیق مهم مشارکت عمومی در گفتمان مقاومت به شمار می‌رود.

با این حال، درک درست از مفهوم مقاومت، مستلزم توجه به پیچیدگی‌ها و فراز و فرودهای تاریخی آن است. ملت ایران، در ادوار گوناگون تاریخ، همواره در برابر تجاوزات خارجی ایستادگی کرده است. گاهی این مقاومت به موفقیت‌های بزرگ انجامیده و گاه نیز با شکست‌هایی همراه بوده است؛ اما در هر دو حالت، جریان کلان مقاومت به‌عنوان یک مسیر تاریخی پیوسته، به حرکت خود ادامه داده و سرمایه‌های ملی را در بستر زمان انباشت کرده است. در بسیاری از دوره‌های تاریخی، مدیریت صحیح حاکمان توانسته است این سرمایه مقاومت را به دستاوردهای راهبردی تبدیل کند و در برخی مقاطع نیز غفلت‌ها موجب هزینه‌هایی برای کشور شده است.

در همین چارچوب، تاب‌آوری اجتماعی ایران در برابر چالش‌های داخلی و خارجی نیز تبلوری از همین گفتمان فراگیر است. دهه شصت، نقطه عطفی در تقویت این تاب‌آوری بود؛ دهه‌ای که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با موجی از فشارها، ترورها، شورش‌های داخلی و آغاز جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق همراه شد. با وجود این تهدیدات، مردم ایران توانستند با اتحاد و همبستگی، ساختارهای اجتماعی و امنیتی کشور را تثبیت و تاب‌آوری جمعی را تقویت کنند.

با عبور از سال‌های بحرانی نخستین دهه انقلاب، جامعه ایران در دهه‌های اخیر وارد فاز ثبات سیاسی و امنیتی شد؛ اما همچنان تهدیدات نوظهور، همچون حملات موشکی دشمنان، شورش‌های پراکنده داخلی و هجمه‌های گسترده بین‌المللی، ضرورت بازنگری در ظرفیت‌های تاب‌آوری اجتماعی را گوشزد کرده است. بازتولید تاب‌آوری در چنین شرایطی، نیازمند مجموعه‌ای از اقدامات هماهنگ در حوزه‌های رسانه‌ای، حکمرانی، اعتمادسازی عمومی و دیپلماسی راهبردی است.

افزایش توانمندی‌های نظامی و دیپلماتیک کشور، سرمایه‌گذاری در تقویت نیروهای مقاومت در سطح داخلی و منطقه‌ای و همچنین گسترش شبکه‌های حامی ایران در سطح بین‌الملل، بخشی از این سیاست‌های تقویت‌کننده تاب‌آوری ملی به شمار می‌رود. در عین حال، حفظ مشروعیت و حقانیت ایران در افکار عمومی جهان، با تأکید بر مظلومیت تاریخی و پایبندی به قواعد بین‌المللی، به تقویت چهره صلح‌طلب و در عین حال مقتدر ایران در نظام جهانی کمک خواهد کرد. این دوگانه عقلانی ـ حماسی، بخش مهمی از هویت مقاومت ایرانی را شکل می‌دهد؛ هویتی که تلفیقی از عقلانیت سیاسی، شور ملی، عواطف دینی و ارزش‌های اخلاقی است.

گفتمان مقاومت و تاب‌آوری اجتماعی ایران، صرفاً مختص مقطع کنونی یا محدود به مرزهای جمهوری اسلامی نیست؛ این مفاهیم امتداد تاریخی دارند و آینده ایران را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهند. پیروزی‌ها و شکست‌ها، بخشی از مسیر طبیعی این جریان‌اند؛ آنچه اهمیت دارد، حفظ عقلانیت راهبردی و بهره‌برداری درست از سرمایه‌های انسانی، اجتماعی و تاریخی کشور است تا مسیر توسعه عزتمندانه و تحقق آرمان‌های ملی همچنان پایدار بماند.