مقاله: نقش مکتب تشیع در تبدیل ایدۀ پیشرفت سیاسی به خیر و کنش جمعی
نویسنده
مسعود معینی پور استادیار، گروه علوم سیاسی، دانشگاه باقرالعلوم، قم، ایران
ناشر: فصلنامه علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم (ع)
چکیده
مقاله حاضر با هدف بررسی نقش و تأثیر مکتب تشیع در تبدیل ایدۀ پیشرفت سیاسی به خیرجمعی در جمهوری اسلامی ایران، به تحلیل چندوجهی این مکتب پرداخته و مسیر دستیابی به این هدف را در سه مرحله اصلی پی گرفته است. در مرحله اول، مقاله نشان میدهد که منافع چهارگانۀ هویتی، ایدئولوژیک، انساندوستانه و میهندوستانه، نقش اساسی در همسویی با اهداف مکتب تشیع و پیشرفت سیاسی دارند. این منافع که در چارچوب تعالیم شیعه تعریف شدهاند، نقطه مشترکی را ایجاد میکنند که میتواند به عنوان بنیان فکری و ایدئولوژیک برای ترقی سیاسی و خیرجمعی در جمهوری اسلامی محسوب شود. در مرحله دوم، سه بعد مهم مکتب، یعنی بُعد بینشی (فلسفه سیاسی اسلام)، گرایشی (اخلاق سیاسی) و رفتاری (فقه سیاسی) تشریح و تحلیل شدهاند. این ابعاد نشان میدهند که چگونه مکتب تشیع با تأکید بر اصول اخلاقی و شرعی قادر است بستر مناسبی برای پیشرفت سیاسی فراهم آورد. فلسفه سیاسی اسلام ارائهدهندۀ دیدگاههای نظری دربارۀ ساختار و کارکرد قدرت سیاسی است؛ درحالیکه اخلاق سیاسی و فقه سیاسی به تنظیم روابط و رفتارهای سیاسی در جامعه میپردازند. در مرحله سوم، مقاله به بررسی تبدیل ایدۀ پیشرفت سیاسی به خیرجمعی میپردازند و نقش سه عنصر کلیدیِ جامعه، یعنی رهبر، دولت و مردم را توضیح میدهد. رهبر بهمثابه تبیینکننده و روشنگر مکتب، دولت به عنوان فراهمکنندۀ بسترهای مناسب برای اجرا و مردم به عنوان آموزندگان و پیروان مکتب. این تعامل میان رهبر، دولت و مردم سبب میشود که ایدۀ پیشرفت سیاسی به شکل جمعی و مؤثر تحقق یابد و شرایطی فراهم شود که پیشرفت همهجانبهای در جامعه پدید آید. نتیجه اینکه درک نقش مکتب تشیع در تحقق ایدۀ پیشرفت سیاسی و توسعۀ جامعه ایرانی از اهمیت بالایی برخوردار است. تعامل هماهنگ میان ارکان مختلف جامعه و بهرهبرداری عالی از قابلیتهای موجود در مکتب تشیع میتواند به تحولات مطلوب و مستدام در جمهوری اسلامی ایران بینجامد.
کلیدواژهها: پیشرفت سیاسی مکتب رهبر مردم دولت خیرجمعی کنشجمعی