شما دعوت شده اید تا در این پویش به دنبال ایجاد یک جریان رسانه‌ای قدرتمند و پیشگام باشید که بتواند در برابر «جنگ روایت‌ها» ایستادگی کند و ایران را به عنوان الگویی از مقاومت، پیشرفت، وحدت و معنویت در عرصه جهانی معرفی نماید.

کتاب: جنگ به روایت بچه‌ها

جنگ به روایت بچه‌ها؛ نگاهی تاثیرگذار به جنگ از دیدگاه کودکان «جنگ به روایت بچه‌ها» اثری تاثیرگذار از علی اشرف درویشیان است که توسط انتشارات موغام در سال ۱۳۹۴ منتشر شده است. این کتاب به روایت تجربیات کودکان از جنگ تحمیلی می‌پردازد و جنبه‌های مختلف زندگی آنها در دوران جنگ را به تصویر می‌کشد. نویسنده، […]

... ادامه پایین صفحه...

جنگ به روایت بچه‌ها؛ نگاهی تاثیرگذار به جنگ از دیدگاه کودکان

«جنگ به روایت بچه‌ها» اثری تاثیرگذار از علی اشرف درویشیان است که توسط انتشارات موغام در سال ۱۳۹۴ منتشر شده است. این کتاب به روایت تجربیات کودکان از جنگ تحمیلی می‌پردازد و جنبه‌های مختلف زندگی آنها در دوران جنگ را به تصویر می‌کشد. نویسنده، که خود پژوهشگر ادبیات کودکان و نوجوانان است، در این اثر خاطرات، داستان‌ها، نقاشی‌ها و اشعار کودکان را گردآوری کرده است که همگی توسط خود کودکان خلق شده‌اند.

کتاب «جنگ به روایت بچه‌ها» به خواننده کمک می‌کند تا از دیدگاه کودکان به جنگ نگاه کند و عمق فاجعه جنگ و تأثیر آن بر زندگی کودکان را درک کند. این اثر نه تنها از نظر ادبی، بلکه از نظر تاریخی و اجتماعی نیز دارای اهمیت است و به عنوان یک سند زنده از دوران جنگ تحمیلی به شمار می‌رود.

در بخشی از کتاب، نویسنده خاطره‌ای تکان‌دهنده از یکی از کودکان را نقل می‌کند: 

«مردم محله همه گریه می‌کردند و هرکس بچه خودش را صدا می‌کرد. بچه‌هایی که از زیر خاک بیرون می‌آوردند همه مرده بودند و همه خونی بودند. معلمی را از زیر آوار بیرون آوردند که حامله بود و تکه‌ای از بمب به او اصابت کرده بود و جانش را از دست داده بود و بچه از توی شکمش پرت شده بود. زنان محله به دورش جمع شدند و برای او زاری کردند، چادری هم رویش انداختند. صورت همه از دود سیاه شده بود. همه سر و روی خود می‌زدند، چند نفر ضعف کردند. تا ساعت پنج، شاید بیشتر هم، مرده از زیر آوار در می‌آوردند. جوانی را در مدرسه انقلاب بیرون کشیدند که تمام بدنش سوخته بود و دختری دیگر را که تمام بدنش تکه تکه شده بود جمع کردند و به روسری پیچیدند و بردند. من درازکش بودم که متوجه راکتی در پهلوی خود شدم. اما همینطور بی‌حرکت ایستادم. بعد از یک ساعت یک مامور شهربانی را دیدم که به سوی من می‌آمد. او را متوجه راکت کردم که نصفش زیر خاک بود، فقط پروانه‌هایش معلوم بود. نصف راکت روی پای من بود که متوجه نبودم. بعد از نیم ساعت که کار کردند، با راکت مهره‌های اصلیش را باز کردند و به هوا نیروی بردند و من پاهام درد می‌کرد. به پای دیوار رسیدم. پیرمردی را دیدم که مرده بود. مردم زیادی را دیدم که در جلوی مسجد جامع افتاده بودند.»

این کتاب برای علاقه‌مندان به کتاب‌های جنگی و دفاع مقدس، به ویژه کسانی که می‌خواهند جنگ را از نگاه کودکان ببینند، بسیار مناسب است. «جنگ به روایت بچه‌ها» نه تنها یک اثر ادبی، بلکه یک سند تاریخی و انسانی است که عمق رنج و مقاومت کودکان در دوران جنگ را به تصویر می‌کشد.