شما دعوت شده اید تا در این پویش به دنبال ایجاد یک جریان رسانه‌ای قدرتمند و پیشگام باشید که بتواند در برابر «جنگ روایت‌ها» ایستادگی کند و ایران را به عنوان الگویی از مقاومت، پیشرفت، وحدت و معنویت در عرصه جهانی معرفی نماید.

کتاب حوض خون

دارای تقریظ رهبر انقلاب «حوض خون» داستان زنان بی‌نام‌ونشانی است که با شستن لباس‌های خونین، لباس افتخار به تن تاریخ ایران پوشاندند. «حوض خون»؛ جایی که روایت، از دل لباس‌های خونین می‌جوشد «حوض خون» فقط یک کتاب نیست، آینه‌ای‌ است از حماسه‌ی زنانی گمنام، زنانی که اسلحه به دست نگرفتند اما در خط مقدم جبهه‌ای […]

... ادامه پایین صفحه...

دارای تقریظ رهبر انقلاب

«حوض خون» داستان زنان بی‌نام‌ونشانی است که با شستن لباس‌های خونین، لباس افتخار به تن تاریخ ایران پوشاندند.

«حوض خون»؛ جایی که روایت، از دل لباس‌های خونین می‌جوشد

«حوض خون» فقط یک کتاب نیست، آینه‌ای‌ است از حماسه‌ی زنانی گمنام، زنانی که اسلحه به دست نگرفتند اما در خط مقدم جبهه‌ای دیگر جنگیدند؛ جبهه‌ای که در آن، لباس‌های خون‌آلود رزمنده‌ها، دست شستن به امید پیروزی بود. این کتاب، مجموعه‌ای است از خاطرات ۶۴ بانوی اندیمشکی که در سال‌های جنگ، مسئول شست‌وشوی لباس‌های رزمندگان دفاع مقدس بودند، کاری سخت، طاقت‌فرسا و فراموش‌شده؛ کاری که شاید کسی آن را به چشم جهاد نمی‌دید، اما این کتاب چشم ما را باز می‌کند.

کاری از جمعی از پژوهشگران دغدغه‌مند: فاطمه‌سادات میرعالی، زهرا بختور، سمانه نیکدل، سمیه تتر، نسرین تتر، مهناز الفتی‌پور، آمنه لهراسبی و نرگس میردورقی، که با صبوری صدای زنانی را ثبت کرده‌اند که سال‌ها صدایشان شنیده نشد. زنانی که زندگی‌شان با وایتکس، خون، لباس‌های پاره، اشک و صلوات گره خورده بود، و با وجود دردهایشان، هیچ‌گاه از مسیر انقلاب پا پس نکشیدند.

در دل این روایت‌ها، ما نه تنها تصویری روشن از نقش زنان در پشت جبهه به دست می‌آوریم، بلکه با یک تجربه‌ی انسانی عمیق مواجه می‌شویم. روایت زنانی که با دست‌های پینه‌بسته و زخم‌شده، لباس‌هایی را می‌شستند که گاه هنوز بوی شهید می‌داد، و با همان دست‌ها آش صلواتی می‌پختند، جشن انقلاب برگزار می‌کردند، و اگر فرصتی پیش می‌آمد، حاضر بودند برای رزمنده‌های جبهه مقاومت در سوریه هم لباس بشویند.

آنجا که یکی از زنان روایت می‌کند:

«خدا رحم کرد طلاقم نداد! بوی وایتکس می‌دادم، دست‌هام زبر و زخمی بود، اما باز اگر امروز صد بار برگردم، باز هم لباس‌ها رو می‌شورم.»

این کتاب، فقط مستند تاریخ نیست، ادای دین به نسلی از زنانی است که نامشان نه بر سنگ مزار شهدا، که بر کف دستانشان حک شده بود.

«حوض خون» داستان زنان بی‌نام‌ونشانی است که با شستن لباس‌های خونین، لباس افتخار به تن تاریخ ایران پوشاندند.