«نامههای فهیمه» روایتی است بیواسطه از زنی که جنگ را با قلم جنگید؛ اگر میخواهید تصویر واقعی زن در دفاع مقدس را ببینید، این کتاب را از دست ندهید
««نامههای فهیمه»؛ صدای نادیدهی زن ایرانی در متن دفاع مقدس
جنگ، همواره در روایتهای رسمی، با صدای توپ و تفنگ همراه است؛ اما صدای دیگر، آرامتر و گاه در پسزمینه، صدای دلنگرانیها، صبوریها، و اشکهایی است که بر کاغذ نقش بستهاند. کتاب «نامههای فهیمه» تلاشی است برای بازتاب همین صدای دیگر؛ صدای زنانی که در کنار رزمندگان، نهتنها زندگی، بلکه ایمان، تعهد و عشق را در دل خاکریزها حمل کردند.
این کتاب مجموعهای است از نامهها و یادداشتهای فهیمه بابائیانپور، زنی از متن جامعه ایرانی، که با همسرش، شهید غلامرضا صادقزاده، مکاتبه کرده است. مکاتباتی که نهتنها حکایت از عشق و انتظار دارد، بلکه تصویری بیپیرایه از زن مسلمانِ انقلابی در دل سالهای دفاع مقدس ارائه میدهد. فهیمه پس از شهادت غلامرضا، با برادر او، علیرضا صادقزاده ازدواج کرد و به زندگی مشترکش با او نیز با همان عمق عاطفی و تعهد ادامه داد. جالب آنکه فهیمه در این مرحله نیز ۱۸ نامه برای علیرضا نوشت که بخشی از آنها در این کتاب آمده است.
کتاب به کوشش علیرضا کمری گردآوری شده و در چهار بخش تنظیم شده است: سرآغاز نامه، یادداشتها، نامهها و ضمایم. آنچه این کتاب را از بسیاری از آثار دفاع مقدس متمایز میسازد، صداقت و سادگی بیان است؛ نه آرایش اغراقآمیز ادبی دارد و نه اغراقهای حماسی. بلکه زندگی است، همانطور که بود. از خستگیهای یک زن خانهدار، تا اشتیاقی مادرانه برای ساختن آینده، از اضطراب دوری همسر، تا عمق ایمانی که با جنگ و شهادت آمیخته شده است.
نکته مهم آن است که فهیمه نه تنها راوی درد و دلتنگی، بلکه صاحب تحلیل و اندیشه است. در نوشتههایش میتوان باورهای دینی، تحلیل اجتماعی، درک دقیق از شرایط جنگ و نیز نگاه تربیتی نسبت به فرزندان را مشاهده کرد. بهعبارتی، «نامههای فهیمه»، تنها مجموعهای احساسی نیست، بلکه سندی مردمنگارانه و تاریخی از نقش زن ایرانی در بطن انقلاب و جنگ است.
علیرضا کمری در مقدمه کتاب، به ماجرای آشناییاش با این مجموعه از طریق روزنامه جمهوری اسلامی در سال ۱۳۶۸ اشاره میکند؛ زمانی که مادر فهیمه تعدادی از نامهها را برای انتشار فرستاده بود. این نامهها در شش شماره از آن روزنامه منتشر شدند و زمینهساز گردآوری نسخه کامل این مجموعه توسط کمری شدند